چرا، اشکام انقدر جاری شدن؟
V:
هی، کنار من بمون و بخند
JIN:
آیندهی بدون تو مثل یه دنیای بدون رنگه
تک رنگ و سرد
JK:
حتی تاریکیای هم که ما میبینیم زیباست.
میخوام باورم کنی
JM:
فقط به تو نگاه میکنم تا ناپدید نشی
SUGA:
مهم نیست چی سر راهمون قرار بگیره
تو اون طرف دیگهای هستی که از دور بهش نگاه میکنم
جایی که بهم دادی هنوزم پناهگاه امن قلبمه
J_H:
سایه هایی از گذشته دوباره و دوباره منو انتخاب کردن
ولی وقتی سعی میکنم ازشون رها شم بهم میچسبن و دنبالم میکنن
ولی هنوز میخوامش،
پس هرجایی که هستی پیدات میکنم
برای فردایی که از ما باشه
JM:
حتی اگه شروعمون شبیه یه پایان باشه
من بلند اسمتو صدا میکنم
V:
نگاه تو خیلی رنگارنگه
من هرچی که دارم رو به تو میدم
JIN:
هنوز نمیتونم رویای پوچ درونمو بیان کنم
RM:
و با گذشته و آینده رو به رو شم
چقدر امید نیازه که بهت برسم؟
امشب همچین شبیه
اما من همچنان تو این شهر غبارآلود به فکر کردن ادامه میدم
V:
میخوام دوست داشته بشم
JK:
برای عشق ورزیدن
JIN:
من چشمی میشم
JM:
ک برای ماجراجوییای که انتظارمو میکشه
JK:
حتی تاریکیای هم که ما میبینیم زیباست
لطفا باورم کن
V:
فقط به تو نگاه میکنم تا ناپدید نشی
JM:
نگاهی که رو به منه خیلی رنگارنگه
تو بهم یاد دادی که
JIN:
یه روزی این ناراحتی مارو به هم میرسونه
JK:
چشمات اینو بهم میگن